دلم به بوی تو آغشته است. سپیدهدمان کلمات سرگردان بر میخیزند و خوابآلوده دهان مرا میجویند تا از تو سخن بگویم کجای جهان رفتهای نشان قدمهایت چون دانهٔ پرندگان همه سویی ریخته است! باز نمیگردی، میدانم و شعر چون گنجشک بخارآلودی بر بام زمستان به پارهیخی بدل خواهد شد.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت